loading...

میلیتاری (Military) |مقالات نظامی

  بخش دوم  از تام کوپرنویسنده و مترجم : شاهو صالح   کمک های جدید برای نیروی هوایی آذربایجان    حملات آذری ها در ژوئن 1992 ارمنی ها  را تحت فشار

آخرین ارسال های انجمن
عادل خوجه بازدید : 523 دوشنبه 09 فروردین 1400 نظرات (0)

 

بخش دوم 
از تام کوپرنویسنده و مترجم : شاهو صالح
 
کمک های جدید برای نیروی هوایی آذربایجان 
 
حملات آذری ها در ژوئن 1992 ارمنی ها  را تحت فشار قابل توجهی قرار داد ، اما منجر به قطع گذرگاه لاچین نشد . اما این حملات  متوقف نشد ، به خصوص که نیروی نظامی آذری ها در حال دریافت تجهیزات بیشتر  بود و بخش اعظم واحدهای ارتش شوروی سابق که در خاک آذربایجان باقی مانده بودند در حال تحویل سلاح هایشان به آنان بودند . در 9 ژوئن ، رحیم قاضیف وزیر دفاع آذربایجان اعمال فشار مضاعف بر پادگان های روسی باقی مانده در کشورش را آغاز کرد . طی این فرایند آذری ها با اعمال فشار بر فرماندهان ، بازداشت افسران یا تطمیع آن ها ، گروگان گیری یا حمله به پادگان ها توانستند سلاح های سنگین فروانی به دست بیاورند . در پایگاه هوایی گنجه بیش از 11 فروند  ( در منابع غربی 16 ) Su-24MR ، 20 فروند MiG-25RB و سه فروند هواپیمای باری Il-76  به دست آذری ها افتاد . روس ها در پادگان دست به مقاومت مسلحانه نزدند ، اما در آخرین لحظات  8 فروند فاکس بت توسط خلبانان روس به پرواز درآمد  و تکنیسین ها هم توانستند سیستم های پیچیده حمله و ناوبری «پلنگ» را از فاکس بت های باقیمانده جدا کنند . نیروی هوایی آذربایجان تجهیزات تازه ای یافت ، اما از به کارگیری مناسب این فاکس بت ها عاجز بود .
 
اما در حقیقت آن چه برای این نیروی هوایی جوان اهمیت بیشتری داشت ، در اختیار گرفتن بیش از 70 فروند جت آموزشی L-29  دلفین و L-39  آلباتروس مستقر در فرودگاه سانچاگالی در همان ماه بود . این هواپیماها که به همراه آنان تعدادی بالگرد هم وجود داشت  نه تنها برای آموزش و بالابردن کیفیت عملیات خلبانان جت های سریع بسیار مفید بودند ، بلکه به سرعت و در همان ژوئن 1992  عملیات های رزمی خود را نیز آغاز کردند . حداقل یک فروند L-39 طی درگیری های گذرگاه لاچین در 24 ژوئن ساقط شد ( خلبان هم کشته شد ) . طی این درگیری ها دو فروند Mi-24 آذری هم در روزهای قبل سرنگون شده بودند . به نظر می رسد بیشتر L-29  ها و L-39  ها توسط شاگردان آذری مدارس آموزش پرواز شوروی سابق هدایت می شدند .
 
با شروع جنگ بیشتر این شاگردان به دلیل «مشکلات مربوط به سلامتی» از پروازها کنار گذاشته شدند . این وضعیت به ویژه در فرودگاه های سالیوان و پیرساگات پیش آمد ، اما آموزشگاه اصلی خلبانان L-29  فرودگاه آرماویر در سانچاگالی باقی ماند و به تبع آن این فرودگاه به مرکز آموزش نیروی هوایی آذربایجان تبدیل گردید .
 
آذری ها حداقل 70 فروند L-29 و L-39 از اسکادران آموزشی 97 ام  سانچاگالی به میراث بردند . حداقل 12 فروند L-39  ، از جمله نمونه مورد مشاهده در جنگ با ارمنستان شرکت داشتند . این هواپیماها اکثر اوقات با Su-25 اشتباه گرفته می شدند . ترکیب استتار این هواپیماها تاکنون تغییر نیافته است . علائم و شماره گذاری ها در شش نقطه از بدنه به کار رفته است .
 
 
 
ماجرا فقط به این ها محدود نمی شد : آذری ها یک انبار بزرگ حاوی قطعات یدکی برای جنگنده های MiG-25  در نزدیکی باکو و تعدادی جنگنده فرسوده و غیرقابل سرویس MiG-21 مستقر در فرودگاه دالیار  را به کنترل خود درآوردند . در همین حال ارتش آذربایجان  با حجم زیادی از سلاح های سنگین و از جمله تانک های T-72 در حال تقویت شدن بود .
 
تعداد فزاینده ای از افسران روس مستقر در آذربایجان هم در حال پیوستن به نیروهای مسلح آذری بودند . یکی از آنان سرهنگ  ولادیمیر کراوتسوف  ، فرمانده هنگ جنگنده فرودگاه نانسوسنی بود که جنگنده های MiG-25PD  در اختیار داشت . کراوتسوف هنگ تحت فرمان خود را منحل کرد و با پیوستن به آذری ها به مقام فرماندهی کل نیروی هوایی آذربایجان رسید . افسر بلندپایه دیگر ، جانشین فرماندهی سابق فرودگاه دالیار ، سرهنگ دوم الکساندر پلش بود که فرماندهی یک اسکادران از جنگنده های نیروی هوایی آذربایجان به او واگذار شد . در ادامه ، کاپیتان یوری بلیچنکو ، خلبان یکی از MiG-25RB های تعمیر شده هم به آذری ها پیوست . فاکس بت بلیچنکو در 20 آگوست 1992  به وسیله یک استرلای ارمنی سرنگون شد و خود او نیز به اسارت درآمد . ( هواپیمای او ابتدا L-39  یا Su-25 گزارش شد ).
 
غیر از به کارگیری خلبانان ماهرتر ، آذری ها توانستند تعداد بیش تری فاکس بت ( هم مدل جنگنده و هم شناسایی ) وارد خدمت کنند و طی ماه های آگوست و سپتامبر تعدادی سورتی پرواز بمباران علیه ارمنی ها انجام گردید .
 
پاییز خونین
 
وضعیت نظامی در پایان تابستان 1992 و پاییز آن سال برای هر دو طرف درگیر به وخامت گرایید . در 19 جولای شبه نظامیان ارمنی قره باغ با حمایت واحدهای منظم ارمنی با حمله به تپه های اطراف مارداکرت کنترل ارتفاعات مهم آن منطقه را به دست گرفتند . آذری ها با حمله راکتی به وسیله راکت اندازهای BM-21 گراد به تپه ها پاسخ دادند و فاکس بت ها ،هیندها و L-39  های آذری هم دست به بمباران نیروهای ارمنی زدند . حملات مداوم جنگنده ها و بالگردهای آذری به کاروان های نظامی و تدارکاتی ارمنی ، گذرگاه لاچین را برای آنان ناامن کرده بود ، چیزی که باعث کمبود سوخت ، مهمات و دیگر تدارکات لازم برای نیروهای مستقر در قره باغ شده بود . در طرف مقابل نیز مقاومت سرسختانه ارمنی ها باعث تحمیل تلفات فراوان به آذری ها در زمین و هوا و ناتوانی آنان از پیشروی شده بود .
 
غیر از سرنگونی  MiG-25PD کاپیتان بلیچنکو در 20 آگوست در نزدیکی چبران ، یک فروند MiG-21 هم  همان روز در اطراف سوخی ساقط شد . خلبان روس که الکساندر نام داشت بعدها و در اسارت ارمنی ها درگذشت . یک MiG-21  دیگر آذری در همان منطقه و در 31 آگوست با آتش سلاح های سبک  سرنگون گردید . در 5 سپتامبر یک هایند آذری به خلبانی سرگرد سرگیی سینیوشکین و کاپیتان یوگنیکارلو منهدم شد و  خلبانان کشته شدند ، هایند دیگری نیز در 18 سپتامبر و در حوالی عسکران  سقوط کرد .
 
 
نگاره ای از  یک Mi-24P نیروی هوایی ارمنستان با شماره (42) . الگوی استتار این هیند غیرمعمول است . خصوصا این که هیندهای ارمنی از ارتش شوروی سابق به جا مانده بودند . اما در هر حال این ترکیب سبز و قهوه ای اکنون پوشش رنگی معمول بالگردها و جنگنده های نیروی هوایی ارمنستان به شمار می رود .
 
 
 
مذاکرات بی نتیجه 
 
چه اعلام نشده و چه اعلام نشده ، مسکو حمایت نصف و نیمه ای از ارمنی ها می کرد ، بیشتر به این منظور که دست و بال نیروهای درگیر خود در چچن و گرجستان را باز نگهدارد . در ماه سپتامبر روسیه سعی کرد مذاکراتی ترتیب دهد . در 19 همان ماه و در شهر سوچی روسیه میان وزرای دفاع آذربایجان ، ارمنستان ، گرجستان و روسیه ملاقاتی صورت گرفت و یک آتش برای دو ماه آینده مورد توافق قرار گرفت . اما فرماندهان و سربازان طرف های درگیر در عمل پایبندی به این توافق نشان ندادند .
 
از آن جا که ارمنی ها فاقد هواپیماهای رزمی بودند ، نیروی هوایی آذربایجان در هوا با مقاومتی مواجه نمی شد و در ماه اکتبر حملات شدیدی بر ضد مقرهای تدارکات و کاروان های موجود در گذرگاه لاچین ترتیب داد . ارمنی ها در پاسخ دست به تقویت نیروهای نسبتا موثر دفاع هوایی خود زدند ، از جمله استقرار8 قبضه توپ پدافند هوایی 57 میلیمتری S-60 در طول گذرگاه لاچین . دو قبضه از این توپ ها در تپه های مشرف بر مارداکرت مستقر شدند و به زودی شروع به گرفتن تلفات از آذری ها کردند ، هر چند یکی از این توپ ها در حمله غافلگیر کننده یک Mi-24  آذری که در ارتفاع بسیار پایین و سرعت بالا صورت گرفت منهدم شد .
 
در 10 اکتبر ارمنی ها مدعی انهدام یک فروند Su-25  بر فراز قره باغ شدند . در همان روز یک جنگنده آذری در نزدیکی روستای مالی بیلی به وسیله موشک های دوش پرتاب ساقط شد و خلبان روس آن نیز به دلیل عمل نکردن چتر نجاتش کشته شد . هواپیما قطعا Su-25  نبود ، اما سوال پیش آمده بود که آذری ها از کجا توانسته اند بازهم سوخوی به دست بیاورند . ممکن بود کار گرجی ها باشد ، تحویل یکی دو فروند از فراگ فوت های کارخانه تفلیس بعید به نظر نمی رسید . البته خود گرجی ها در آن دوره و به خاطر جنگ در اوستیای جنوبی بیشتر از آذری ها به Su-25  هایشان احتیاج داشتند ، بنابراین به احتمال زیاد هواپیمای سرنگون شده آذری یک L-29 بوده است . در واقع طی سال 1992 ارمنی ها تمایل داشتند هر هواپیمای آذری ساقط شده را  Su-25 معرفی کنند . از طرف دیگر ادعای آذری ها مبنی بر انهدام یک فراگ فوت بر فراز نووی آفون در 15 اکتبر درست است ،اما هواپیمای مذکور روس بود نه ارمنی .
 
آذری ها در پایان اکتبر از دو طرف گذرگاه لاچین دست به آغاز یک حمله جدید زدند . هر چند پیشروی در منطقه به سبب ماهیت توپوگرافیک آن مشکل بود ، ارمنی ها توان دفع چنین حمله ای را نداشتند . دفاع هوایی ارمنی ها موفقیت های جدیدی را مدعی شد . در 30 اکتبر یک MiG-21 بر فراز آرگادزار ( احتمالا از اوکراین خریداری شده بود )  و در 1 نوامبر یک فاکس بت بر فراز سرخارند سرنگون شدند . یک L-29 هم همان روز در قره باغ سقوط کرد . حداقل دو خلبان روس و آذری کشته شدند و آناتولی چیستیاکوف ، یک خلبان روس نیز اسیر شد . در نبرد زمینی نیز ارمنی ها نیروهای زرهی خود را به کار گرفتند ، اما تعدادی از تانک های T-72 و نفربرهای BMP-1  آن ها توسط MiG-25 ها و MiG-21 های آذری و با به کارگیری موشک های هوا به هوای R-60 در نقش ضد تانک !! منهدم شدند . در روزهای بعد نبرد از گذرگاه لاچین و قره باغ به مرز میان دو کشور نیز گسترش یافت و نیروی هوایی آذربایجان ماموریت های گسترده ای برای پشتیبانی هوایی و تدارکات رسانی انجام داد . بالگردها در این مرحله با انتقال نیرو به مناطق کوهستانی نقش ویژه ای بازی کردند . یک  Mi-8 آذری در 1 نوامبر و در حالی که بیش از 40 نفر نیرو حمل می کرد سرنگون شد .
 
در همین حال روس ها دست به تلاش گسترده ای برای تخلیه اتباع خود از منطق زدند و برای این کار هواپیماهای ترابری سنگین خود را نیز وارد عرصه کردند . یکی از این هواپیماها ، یک  آنتونوف  An-22  در 11 نوامبر 1992 و به سبب عدم بارگیری صحیح  و در حال برخاستن از فرودگاه میگالوو دچار سانحه شد . در همان روز ارمنی ها اعلام کردند یک جنگنده آذری را در منطقه شوشیمسکی منهدم کرده اند . روز بعد خود ارمنی ها هم یکی از Mi-24 هایشان را در نزدیکی کازاخ از دست دادند . با وجود این حادثه و در سایه پشتیبانی بالگردهای رزمی ، نیروهای ارمنی توانستند ضمن سازمان دهی چند ضد حمله محلی تعدادی از روستاهای از دست رفته قره باغ را پس بگیرند و گذرگاه لاچین را حداقل برای نقل و انتقالات شبانه امن کنند . بهای این موفقیت اما برای نیروهای زمینی و هم چنین خلبانان ارمنی سنگین بود . در 23 نوامبر دو فروند Mi-8  ارمنی  بر فراز مواضع آذریها مورد اصابت قرار گرفتند. یکی از بالگردها بلافاصله سرنگون شد اما بالگرد دوم توانست پشت خطوط ارمنی ها به زمین بنشیند . یک Mi-8  دیگر هم در 30 دسامبر از دست رفت و در همان روز حمله هوایی جنگنده های آذری به استپانکرت موجب مرگ ده غیرنظامی شد .
 
 
تصویری نادر از یک BMP-1 از کار افتاده ارمنی . به نشان صلیب سفید در کناره و جلوی نفربر توجه کنید . ( عکس از خبرگزاری ایتارتاس )
 
 
 
نگرانی از جنگ در ارمنستان 
 
جنگ طولانی و خونین  در حال ایجاد مشکلاتی برای دولت ارمنستان بود و محبوبیت رییس جمهور پتروسیان  با وجود موفقیت او در دریافت کمک از ترکیه و روسیه در حال افول بود . وضعیت  حتی با فرارسیدن ژانویه 1993 بهبود نیافت .در این زمان وزارت دفاع ارمنستان آمارهایی با جزییات بیشتر در مورد تلفات هوایی آذربایجان در پاییز سال قبل منتشر کرد . در این لیست ادعا شده بود که آذری ها یک فروند MiG-21 ، یک فروند MiG-23 ، یک فروند MiG-25PD ، دو فروند  MiG-25RB ، سه فروند  L-29 و دو فروند Su-25 از دست داده اند .  این نخستین بار بود که مقامات ارمنی مدل هواپیماهای سرنگون شده را بدون Su-25 خواندن آن ها اعلام می کردند .
 
در وضعیتی که در میان ارمنی ها نگرانی از ادامه جنگ شایع شده بود و در میانه مجموعه ای دیگر از مذاکرات به منظور یافتن راه حلی صلح آمیز برای پایان جنگ ، در 1 ژانویه 1993 آذری ها عملیات جدیدی را برای حمله مستقیم به مهم ترین مواضع ارمنی ها در قره باغ شروع کردند . این بار نیروهای آذری موفق بودند و توانستند مقاومت ارمنی ها را در هم بشکنند . نیروی هوایی آذربایجان هم به شدت در این عملیات فعال بود اما در همان روز اول عملیات دو فروند از جنگنده هایش ساقط شدند . در 2 ژانویه گذرگاه لاچین بازهم توسط آذری ها بسته شد .
 
آگدام سرانجام در سپیده دم 25 جولای 1993 به دست نیروهای ارمنی افتاد . شکست آگدام در آذربایجان پیامدهای گسترده ای داشت : رییس جمهور ایلچی بی و وزیر دفاع استعفا دادند . طی چند ماه آینده دولت جدید به رهبری  محمدرفیع محمدوف ( کهنه سرباز ارتش شوروی در جنگ افغانستان )  یک ضد حمله گسترده را طرح ریزی کرد که با تلاش فراوان برای ایجاد نظم و آموزش مناسب در نیروهای نظامی همراه بود . تا پایان سال خبری از درگیری گسترده نبود . به نظر می رسید دو طرف تصمیم داشتند در مواضع تثبیت شده خود بمانند . در ژانویه 1994 آذری ها سرانجام به مواضع شبه نظامیان ارمنی قره باغ در طول گذرگاه لاچین حمله کردند و ضمن پیشروی هایی توانستند  طی کردن مسیر از ارمنستان به قره باغ را در روشنایی روز غیرممکن کنند . ضد حمله ارمنی ها با حمله گسترده L-29  های آذری که به بمب های سبک و راکت های غیرهدایت شونده مجهز بودند مواجه شد .تلفات هر دو طرف سنگین بود .L-29 ها که فاقد هر گونه حفاظتی بودند حتی در برابر آتش سلاح های سبک هم آسیب پذیر به شمار می آمدند . در روز 27 ژانویه 1994 دو فروند دلفین آذری طی حمله به مواضع ارمنی در سوسین با آتش شدید توپ های ZU-23-2 و S-60 مواجه شدند .یکی از دلفین ها بلافاصله ساقط شد و خلبانش جان باخت. L-29  دوم هم به شدت آسیب دید .
 
در میانه فوریه 1994 جنگ هوایی وارد مرحله جدیدی گردید . ارمنی ها در این مرحله یک محموله از موشک های دوش پرتاب جدید  K-34/SA-14 استرلا 3 را دریافت کردند . این موشک های جدید که در برابر شراره های پرتابی از هواگردها مقاومت بیشتری داشتند و کمتر فریب می خوردند نشان دادند علیه هیندها و جنگنده های آذری سلاح های مرگ باری هستند . نخستین قربانی SA-14 ها یک MiG-21 بود که در 17 فوریه در وردنیسکی سرنگون شد . ( برخی منابع روسی سرنگونی این جنگنده را به جنگنده های روسی یا ارمنی نسبت می دهند ) . میگ مذکور در حال اسکورت یک Su-24MR بود که در حال انجام ماموریت شناسایی پرواز می کرد . در همین روز  یک فروند  L-29 دیگر هم  ساقط شد و خلبانش به اسارت درآمد . تنها دو روز بعد یک دلفین دیگر آذری هم در قره باغ سرنگون شد و ارمنی ها مدعی شدند اولین Su-22 آذری را هم منهدم کرده اند ، ادعایی که تایید نشده است .
 
 
 
آخرین حملات گسترده نیروی هوایی آذربایجان در 23 آوریل 1994 و علیه استپانکرت گزارش شده است . اهداف و نتایج این حملات ناشناخته مانده اند ، اما ارمنی ها مدعی انهدام یک فروند L-29 و آسیب زدن به دو فروند دیگر هستند . در روزها بعدی تلاش های OSCE سرانجام به نتیجه رسید  و در 12 می یک پیمان صلح به امضا رسید  که با وجود درگیری های گاه و بیگاه تا امروز  به صورت گسترده ای مورد احترام طرفین باقی مانده است . برای مثال در سپتامبر 1995 یک واحد شدیدا مسلح آذری با عبور از مرز ارمنستان روستای واگان را تصرف کرد اما پس از چند ساعت و با بر جا گذاشتن دو دستگاه تانک منهدم شده T-72  عقب نشینی کرد .
دو نیروی هوایی جوانی که در این جنگ درگیر بودند به نحو گسترده ای سازمان نیافته بودند و از کمبود منابع رنج می بردند . تخمین های مختلفی در باره توان این دو نیرو موجود هستند ، اما به نظر می رسد پس از دریافت بالگردهای جدید از روسیه ، نیروی هوایی ارمنستان در دسامبر 1995 ، حداقل 13 فروند Mi-24 در اختیار داشته است . ظرفیت نیروی هوایی آذربایجان نیز به 53 فروند جنگنده ( از جمله 10 فروند MiG-25  و 10 فروند Mig-21 ) و شش فروند بالگرد Mi-24 کاهش یافته بود .
 
تنش میان ارمنستان و آذربایجان تنها زمانی کاهش یافت که آذربایجان دست به توسعه صنعت نفت خود زد ، صنعت نفتی که مرهون کشف ذخایر عظیم نفت و گاز در دریای خزر به شمار می رود .
 
نیروهای ارمنی پس از  اعزام نیروهای کمکی در 7 ژانویه دست به یک ضدحمله زدند که با پشتیبانی هوایی نیز همراه بود . اما ارمنی ها تلفات هوایی سنگینی دادند : در روز اول عملیات یک Mi-8 و یک Mi-24 به همراه یک فراگ فوت ( مشخص نیست روسی بود یا ارمنی ) با آتش آذری ها منهدم شدند . ضد حمله شتاب زده ارمنی ها به یک شکست و سپس یک فاجعه تبدیل شد . حمله های مداوم  و جناحی آذری ها چند واحد ارمنی را به کلی نابود کرد . با عقب نشینی نیروهای زمینی ، نیروی هوایی ارمنستان وارد عمل شد و خلبانان ارمنی با وجود تلاشی مضاعف و به کارگیری هر چه در توان داشتند متحمل تلفات سنگین شدند . بین روزهای 10 تا 15 ژانویه آذری ها مدعی شدند حداقل ده فروند بالگرد و جنگنده ارمنی را ساقط کرده اند . موارد تایید شده اما در این باره سه مورد هستند : دو بالگرد ، یکی در 12 ژانویه در ونجیلی ، و دیگری در آکستافا  دو روز بعد ، و یک MiG-21 در 15 ژانویه . در پایان ماه یک Mi-8  ارمنی دیگر هم ساقط شد اما حمله آذری ها هم متوقف گردید . طی همین دوره نیروی هوایی آذربایجان هم دو فروندL-29  ، یک فروند MiG-21 و یک جنگنده شناسایی نشده دیگر را از دست داد . تمامی این جنگنده ها در قره باغ ساقط شدند .
 
ترکیه ، روسیه و ایالات متحده که از شدت گرفتن درگیری ها نگران شده بودند دور دیگری از مذاکرات را ترتیب دادند که از 28 ژانویه 1993 شروع شد . این بار هر دو طرف که از درگیری شدید در شرایط نامساعد زمستانی خسته شده بودند تمایل داشتند به سرعت به توافق برسند . در توافق آتش بس جدید از تمامی نیروهای خارجی ( منظور روس ها بود ) خواسته شده بود ظرف 120 روز هر دو کشور را ترک کنند  و محاصره هر دو ناحیه قره باغ و نخجوان خاتمه یابد . طی دو ماه بعد ، سازمان OSCE ( سازمان امنیت و همکاری اروپا ، مستقر در وین ) مذاکرات دیگری ترتیب داد  که در پایان منجر به ایجاد نوعی صلح میان دو کشور شد . هر دو طرف اکنون در وضعیت ناگواری قرار داشتند . زمستان سرد ، نابودی راه های ارتباطی و ته کشیدن منابع و ذخایر هر دو کشور را در وضع بدی قرار داده بود .
 
 
دور آخر 
 
با رسیدن بهار 1993 نیروهای هوایی هر دو طرف سعی کردند فرسایش ناشی از نبردهای قبلی را جبران کنند . به همین سبب پروازهای کمی گزارش شد . با این حال ارمنی ها در 25 مارس 1993  «عملیات کلباجار»  را آغاز کردند ، عملیاتی که طی آن نیروهای ارمنی سپاه دوم ارتش آذربایجان را در منطقه کلباجار محاصره و در مراحل بعدی منهدم کردند . نیروهای آذری با فرار از قره باغ به سوی گنجه تجهیزات فراوانی از جمله 15 دستگاه T-72 سالم را بر جا گذاشتند . در 16 آوریل آذری ها اعلام کردند یک Mi-8 ارمنی در شامیان ساقط شده است : بالگرد در حال انتقال مجروحان بود که هدف قرار گرفت و تمامی 12 سرنشین و خدمه آن جان باختند . 
 
دو کنفرانس صلح دیگر نیز در تابستان و پاییز 1993 در رم برگزار شد ، اما هر دو این کنفرانس ها نتایج محدودی داشتند . در 4 ژوئن 1993 ، فرمانده تیپ 709 ارتش آذربایجان ، صورت حسینف ، شورشی بر ضد ابوالفضل ایلچی بی ، رییس جمهور آذربایجان ترتیب داد . ارمنی ها از فرصت پیش آمده برای حمله به آگدام ، شهر آذری نشین واقع در شمال شرق استپانکرت استفاده کردند  و یک تیپ مجهز به 18 دستگاه تانک ، پرتاب گرهای راکت چندگانه و پیاده نظام با حمایت بالگردهای Mi-24 را برای این کار اختصاص دادند . پس از دو روز نبرد آگدام به محاصره کامل درآمد . نیروی هوایی آذری ها بلافاصله واکنش نشان داد ، اما تاثیر و گستردگی حملات آن دیگر به شدت سال های پیش نبود . در 5 جولای یک L-29  آذری بر فراز مارداکرت سرنگون شد و مدتی بعد بالگردهای آذری از رساندن نیرو و تدارکات به شهر عاجز ماندند.
 
پس از یک ماه محاصره ، در 22 جولای ارمنی ها حمله نهایی خود به آگدام را آغاز کردند . بازهم جنگنده های آذری سعی کردند حمله را متوقف کنند ، و طی روزهای بعدی ارمنی ها مدعی انهدام دست کم هفت فروند بالگرد و هواپیمای آذری شدند . اما از این میان تنها سه مورد تایید شده هستند : یک MiG-21 که در 22 جولای و در منطقه بین آگدام و مارتینی ساقط شد و خلبانش موفق به اجکت شد ، و دو فروند هیند ( یکی در مارداکرت و دیگری استپانکرت ).

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
وبگاه میلیتاری یکی از جامع ترین وب سایت های حوزه نظامی در ایران می باشد. این وبگاه کار رسمی خود را از شهریور ماه سال 92 آغاز کرد. همواره هدف و تلاش این وبگاه خدمت به حوزه نظامی کشور عزیزمان ایران بوده و وابسته به هیچ جناح و گروه خاصی نیست. از شما دعوت می شود با پیوستن به این وبگاه برای ما دلگرمی بزرگی باشید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 583
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 137
  • آی پی امروز : 159
  • آی پی دیروز : 281
  • بازدید امروز : 398
  • باردید دیروز : 961
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 49
  • بازدید هفته : 9,933
  • بازدید ماه : 2,692
  • بازدید سال : 141,820
  • بازدید کلی : 5,084,809